میلاد کریم اهل بیت(س)امام حسن مجتبی(ع)مبارکباد



در نیـمه‌ی این ماه ، قمر پیـدا شد
با شهد و شِکر روزه‌ی حیدر وا شد

شور و شعفی نیست از این بالاتر
بابای تـمام شیعیان ، بابا شد
 


از شام تا مدینه راه طولانی را پیموده بود. پیرمرد خسته راه در گوشه ای نشست تا نفسی تازه کند. چشمهایش را برای لحظاتی بست و چون گشود مردی خوش سیما را سوار بر اسب دید. مردی که آقایی از سر و رویش می بارید. بدون اینکه نگاهش را آن از چهره نورانی بردارد پرسید: این مرد کیست؟

گفتند: او حسن فرزند علی بن ابی طالب است.
نام علی(ع) او را خوش نیامد. سالهای سال بود که عالمان شهرش بر فراز منبر از علی(ع) بدگویی کرده بودند. چهره در هم کشید و روی را از امام گرداند. زیر لب شروع به ناسزا گویی کرد اما دلش آرام نگرفت. برخواست و به نزدیکی امام(ع) رفت. چشمش را بست و دهانش را باز کرد و کینه های انباشته این سالیان را در کمان نفرت گذاشت و به سوی امام(ع) نشانه رفت.
ناسزا گویی اش تمام شد. با خشم به چهره امام خیره شد تا جواب امام(ع) را بشنود.
 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سایت خودرو گروه علمی فرهنگی تبلیغی امت برتر Erin دانلود برنامه ترجمه گوگل Google Translate Erik سیستمها ی تهویه مطبوع (چیلر،هواساز،اگزاست فن و...) سریال هرجایی به زبان ترکی و زیر نویس فارسی تا قسمت (نهم) پولکی masalehSakhtemani سایت جسارت مرجع مطالب 96